از نظر قرآن علم دو قسم است: 1. علم تذکری ؛ 2. علم آموختنی .
علم تذکری به این معنا است که لوح قلب آدمی خالی و سپید نیست، بلکه خودش همانند سیستم عامل رایانه و تلفن همراه یک برنامه های اصلی را دارد . از این روست که خداوند می فرماید وقتی خداوند نفس آدمی را آفریده است به او حق و باطل و نیز گرایش به خیر و شر و فجور و تقوا را آموخته و در نهاد وی سرشته است. (شمس، آیات 7 تا 10) از این روست که پیامبر(ص) می فرماید : کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَی الْفِطْرَة؛ هر فرزندی بر فطرت زاده می شود و این فطرت توحیدی است. از آیات دیگر قرآن از جمله عهد الست می توان دریافت که این ذات سرشته بر فطرت توحیدی هماره می گوید غیر از خدا خدایی نیست.
نوع دوم علم آموختنی است که البته بر اساس همان علم تذکری سامان می یابد ؛ زیرا اگر چنین علم تذکری نباشد نمی توان دانش و علمی دیگر بر آن افزود. اینجاست که در آیات قرآنی سخن تفکر در آیات و آفاق است تا انسان با تفکر و بهره گیری از عقل و معلومات تذکری، علوم بیش تری را به دست آورد و در سیر صعود رب زدنی علما گوید تا رشد کمالی را نسبت به اسمای مستاثر دیگر به دست آورد که ظهوری می یابد که پیش از آن ظهوری نداشته است.